مدیریت به سبک مرغ دریایی
مدیریت به سبک مرغ دریایی:
یکی از انواع مدیریت است که در آن، مدیر فقط هنگامی با کارکنان خود تعامل دارد که آنها به مشکلی جدی گرفتار شده باشند. این نوع مدیریت دربردارنده تصمیم گیری شتابزده در مورد چیزهایی است که مدیر شناخت اندکی از آنها داشته و این مسئله به ایجاد محیطی برهم ریخته میانجامد که دیگران باید آن را اصلاح کنند.
متاسفانه همه ما این وضعیت را تجربه کردهایم: مدیر سازمان خبردار میشود که کارکنان با یک مشکل بزرگ مواجه شدهاند و تصمیم میگیرد شخصا وارد شده و مساله را حل کند. اما به جای تلاش برای درک مساله و همکاری با اعضای تیم برای رسیدن به یک راهحل اساسی، او فقط داد و قال میکند، براساس یکسری فرمولهای مشخص، دهها دستور صادر میکند سپس ناغافل موقعیت را ترک کرده و کارکنان را با کوهی از دردسرهای جدید به حال خودشان رها میکند (درست مثل یک مرغ دریایی که ناگهان فرود میآید، سر و صدای زیادی به پا میکند، محیط اطرافش را به هم میریزد و میرود).
نام این رویکرد، «مدیریت به سبک مرغ دریایی» است. مدیرانی که از این رویکرد پیروی میکنند، فقط زمانی با کارکنان خود تعامل میکنند که مشکلی پیش آمده باشد. حتی موقع وقوع مشکلات نیز، آنها به قدری شتابزده وارد ماجرا میشوند و میروند که وضعیت را از قبل دشوارتر و کارکنان را دچار سرخوردگی میکنند.
این عبارت نخستین بار توسط کن بلانچارد در کتابی با عنوان مدیر یک دقیقهای به کار رفت. او در این کتاب مینویسند: «مدیرانی که سبک مرغ دریایی را در پیش میگیرند بر سر کارکنان میآیند، سر و صدای زیادی به راه میاندازند، همه را محکوم کرده و سپس آنجا را ترک میکنند.»
تشخیص یک مدیر مرغ دریایی، برای کارمندانی که مستقیما تحت تاثیر رفتارهای نادرست او هستند کار سختی نیست؛ اما اغلب این مدیران از تاثیرات منفی رفتار خود بر کارکنان اطلاع ندارند. این عدم آگاهی تنها به این مدیران محدود نمیشود. در اغلب سازمانها، مدیران سطوح ارشد نیز نمیدانند که مدیریت به این سبک، بر سودآوری سازمان چه تاثیرات منفی و عمیقی میگذارد. معدود افرادی هم که اصلاح فرهنگ سازمان در حوزه اختیارات قانونی آنهاست، برای ایجاد تغییر در فرهنگ سازمان آگاهی یا انگیزه کافی ندارند.
لقب مرغ دریایی تنها مختص افرادی نیست که کارمندان دیگری را در یک محیط رسمی مدیریت میکنند. شما چه مهندس باشید، یا یک مدیر فصلی یا یک کارمند مبتدی که تازه در آغاز راه است، باید بتوانید موقعیتهایی را شناسایی کنید که برای حل مشکلات از سبک مرغ دریایی پیروی میکنید. کلید اصلی غلبه بر مرغ دریایی درون، این است که چالشها را زمانی بپذیرید که به اندازه کافی بزرگ هستند که قابل مشاهده باشند، اما هنوز آنقدر کوچکاند که قابل حل باشند.
نکات مهم برای موفقیت در مدیریت:
تعــادل احساســات
تقریباً استرس در طول روز همراه انسان است. بنابراین، برقراری تعادل میان کارهای شخصی و شغلی به کنترل استرس کمک می کند. داشتن تعادل در احساسات، نشانگر دستیابی شما به چشم انداز مورد نظرتان است.
مدیــریت ارتباطات بــر ارتباطات
بر ارتباطات خود مدیریت کنید، نه بر کارمندانتان. نکته مهم این است که بتوانید بدون بیان مشکلات در یک محیط کاری پرتحرک از نحوه ارتباط کارمندان تمام وقت، پاره وقت، قراردادی و آموزش دیده به ضعفهای موجود در سیستم پی ببرید و از تواناییهای درونی آنها برای رسیدن به اهداف سازمان سود ببرید.
مدیـــریت منابع
همواره میزان بودجه تخصیص یافته، کم است. بنابراین، استفاده بهینه از منابع تحت اختیار توسط مدیر ضروری است. تجربه و دانش کارمندان اهمیت فراوانی دارد و می توان از آن به عنوان یک عامل پیش برنده برای شرکت استفاده کرد.کارمهم مدیر،آموزش کارمندان، ایجاد انگیزه همراهی در آنها و همچنین ایجاد زمینه های پیشرفت چشمگیر در سازمان است .
اخلاق خـــوب
مهارتهای رفتاری، برای سازمان، در حکم یک فیلتر است. اخلاق خوب یک مدیر به تمام کارمندان منتقل می شود. با اخلاق خوب می توانید صداقت، وفاداری و همدلی را در کارمندان خود ایجاد نمایید. تقویت این عامل شخص را به سوی موفقیتهای اقتصادی هدایت می کند.
تنــوع
امروزه مدیــران با قشرهای مختلفی از مردم کار می کنند. از این رو، آشنایی با رفتارها و دیدگاههای آنان امری کاملا ضـــروری است.
هدایت نه مدیـــریت
مدیر باید همانند یک رهبر، خلاق بوده، به دنبال هدفهای بلند مدت باشد و کارکنان خود را مورد توجه قرار دهد. ایجاد اعتماد و تحرک از ویژگیهای یک رهبر موفق است .
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.